علي رغم تأكيد زياد به مصرف محصولات داخلي و تشويق مصرفكنندگان به اين موضوع،تاكنون تحقيق علمي منسجمي كه ميزان گرايش مصرفكنندگان به محصولات داخلي و پيامدهاي آن را بررسي كند و نتايج آن معياري براي مقايسه با نتايج تحقيقات انجام گرفته در ساير كشورها باشد، انجام نشده است.ازاينرو در تحقيق حاضر ابتدا ميزان تمايل مصرف محصولات داخلي را در نمونهاي شامل 004 مصرفكننده در تهران،به صورت كمي اندازهگيري كرده و مقدار آن را با ساير نقاط جهان(كه تحقيقات مشابه در آن انجام شده است)مقايسه ميشود.به اين منظور براي سنجش ميزان تمايل به مصرف كالاهاي داخلي،يك مقياس بين المللي به نام معرفي ميشود، سپس تأثير اين تمايل بر ارزيابي طبقات مختلف كالاهاي داخلي و خارجي،ترجيح محصولات داخلي و تمايل به خريد محصولات وارداتي از كشورهاي داراي تشابه مواضع از نظر سياسي،اقتصادي، فرهنگي و مذهبي مورد بررسي قرار ميگيرد.
نتايج اوليه نشاندهنده آن است كه مصرفكنندگان با مليگرايي مصرفي زياد(در مقايسه با مصرفكنندگان با مليگرايي مصرفي كم)ارزيابي بهتري از محصولات داخلي دارند،اما بررسي دقيقتر نشان ميدهد اين مصرفكنندگان محصولات داخلي را مطلوبتر از محصولات خارجي ارزيابي نميكنند