شايد سادهترين و در دسترسترين توجيهي كه ميتوان درباره علت ناتواني توليدكنندگان داخلي از رقابت با محصولات خارجي مطرح كرد پايين بودن كيفيت و در نتيجه قيمت اين محصولات .است
پرواضح است كه اگرچه در كشور چين محصولات باكيفيت و در نتيجه با قيمتهاي بالا نيز توليد ميشود اما تجار اين كشور براي كسب سود بيشتر اقدام به واردات محصولات ارزانقيمت چيني ميكنند. در اينجا شايد توليدكننده داخلي حق داشته باشد كه در صورت توليد محصول باكيفيت نتواند با محصول بيكيفيت چيني رقابت كند، محصولاتي كه توليدكنندگان چيني از كيفيت و كميت آن براي كاهش قيمت تمامشده و در نتيجه قيمت فروش آن كاستهاند.
فاجعه توليد شيرخشكهاي غيراستاندارد چيني هنوز از يادها فراموش نشده است. شايد در برابر چنين محصولاتي تنها راه براي افزايش توان توليدكنندگان داخلي و تقويت رقابتپذيري آنها، اجراي مقررات استاندارد و جلوگيري از ورود اين محصولات بيكيفيت به بازارهاي كشورمان باشد. امري كه هم حمايت از توليدكننده داخلي و هم صيانت از سلامت و بهداشت مصرفكنندگان ايراني را به دنبال خواهد داشت.بالا بودن قيمت تمامشده توليد در ايران واقعيتي است كه هم توليدكنندگان و هم مسوولان دولتي مربوطه به آن اذعان ميكنند بنابراين دليل اصلي عدم رقابتپذيري توليدكنندگان داخلي با واردات را نه در ورود كالاهاي ارزانقيمت بلكه در بالا بودن قيمت تمامشده توليدات داخلي بايد جستوجو كرد.بديهي است در دنيايي كه قيمت تمامشده حرف اول را در بازاريابي، فروش محصولات و كسب بازارهاي بينالمللي ميزند، توليدكنندگان داخلي با وجود بالا بودن هزينههاي توليد نه تنها در بازارهاي بينالمللي حتي در بازار داخلي خود نيز توان رقابت با توليدكنندگان خارجي را نخواهند داشت. در اينجاست كه توليدكننده ايراني كه به توليد محصول خود مشغول است، نميتواند با توليدكننده خارجي كه از كيلومترها دورتر و با عبور از درياها، پرداخت هزينههاي حملونقل، گمركي و... محصول خود را در بازاركشور عرضه كرده، رقابت و بازار خود را حفظ كند.
درخصوص علل بالا بودن هزينههاي توليد در ايران، تحقيق 10 سالهاي توسط انجمن سازندگان تجهيزات صنعتي ايران انجام شده است. در تحقيق انجام شده توسط اين انجمن 31 علت درباره علل كم شدن قدرت رقابتي توليدكنندگان تجهيزات صنعتي داخلي با توليدكنندگان خارجي عنوان شده كه البته بيشتر اين دلايل در ديگر صنايع كشور نيز صدق ميكند.در مجموع بالا بودن بهره بانكي، مدت زمان طولاني انتظار براي دريافت تسهيلات، كوتاه بودن مدت زمان بازپرداخت تسهيلات، مطالبه سند ملكي بهعنوان وثيقه پرداخت تسهيلات از سوي بانكها و كم بودن بهرهوري نيروي انساني داخلي در ايران نسبت به توليدكنندگان خارجي از جمله مصاديق مقايسهاي بين توليدكنندگان داخلي با خارجي بوده كه در تمام اين موارد توليدكنندگان خارجي از شرايط بهتري نسبت به توليدكنندگان داخلي برخوردار بودهاند. در چنين شرايطي بديهي است كه قدرت رقابتي واحدهاي توليدي داخلي در مقايسه با همقطاران خارجي آنها كاهش مييابد.به اعتقاد اهل فن، توليد فرآيندي است كه متغيرهاي مختلف و متعددي بر آن اثرگذار است و در صورت هم جهت بودن تمام اين متغيرها توان توليد و در نتيجه توان رقابتي توليدكنندگان افزايش مييابد. بديهي است كه اگر عوامل مختلف اثرگذار بر توليد همجهت نباشند و حتي در جهات مخالف با يكديگر بوده و توان يكديگر را خنثي كنند در نهايت برآيند كار و توان رقابتي توليدكنندگان كاهش خواهد يافت. شايد در اين زمينه مواردي همچون تغيير ناگهاني قوانين مربوط به توليد و بالا و پايين شدن ناگهاني تعرفههاي واردات و صادرات، مثالهاي مناسبي در اين زمينه باشد.
تصور كنيد كه يك توليدكننده لوازم خانگي پس از حدود يكسال انتظار و دوندگيهاي فراوان موفق به اخذ تسهيلات براي خريد مواد اوليه ميشود. در همين زمان و به موازات آن، تعرفه واردات فولاد افزايش يافته و به يكباره قيمت فولاد در بازار داخلي افزايش مييابد، بديهي است كه در چنين شرايطي ديگر اين توليدكننده لوازم خانگي نخواهد توانست با مقدار تسهيلات دريافتي خود، مقدار فولاد مورد نياز براي توليد محصول را طبق برنامه از پيش تعيين شده خريداري كند. اين نمونهاي از هم جهت نبودن عوامل موثر بر توليد در اقتصاد داخلي كشور است.
شايد بازخواني و مروري كوتاه بر عوامل منجر به كاهش رقابتپذيري توليدكنندگان داخلي در برابر سيل واردات منجر به اتخاذ سياستي يكپارچه درخصوص واحدهاي توليدي كشور از سوي تصميمگيران اين بخش شود.چرا در شرايطي كه كيفيت و استاندارد محصولات داخلي به شدت كنترل ميشود، نظارتي بر استاندارد و كيفيت محصولات بنجول چيني وارداتي صورت نميگيرد.
چه دليلي دارد محصول بيكيفيت چيني كه نمونه مشابه استاندارد و باكيفيت آن در داخل توليد ميشود به بهاي بيكار شدن جوانان ايراني وارد كشور شود.شنيده هاحاكي از ان است كه توليدكنندگان چيني به واحدهاي داخلي پيشنهاد كرده اند كه محصولات آنها را به قيمت ارزانتر و با همان مارك در چين توليد كرده و به كشور بفرستند.كه اين اتفاق نيز افتاده است.
بنابراين اينكه توليدكننده داخلي با وجود مشكلات فراوان كارگري، بيمه، ماليات، عدم پرداخت تسهيلات و... از اين كار خودداري ميكند، آيا دليلي جز حفظ اشتغال و توليد داخل آن هم در سختترين شرايط دارد؟ بايد مشخص شود در شرايطي كه محصولات بيكيفيت و ارزان چيني در حال از بين بردن صنايع اصيل و باكيفيت كشور هستند چرا مسوولان به وظايف قانوني خود براي افزايش تعرفه و حمايت از توليد داخلي و كنترل كيفي محصولات وارداتي به كشور عمل نميكنند.